سواد، نردبان تجربه یک زندگی بهتر

در جوامع گوناگون، سواد به عنوان حق اساسی و لازمهی پیشرفت انسان شناخته شده است.
هر انسان اعم از کودک، نوجوان و بزرگسال، باید از فرصتهای آموزشی لازم و کافی برخوردار و بهرهمند باشد، زیرا این حق نه تنها نیاز فرد برای کسب توانایی خواندن و نوشتن را دربرمیگیرد، بلکه عامل اصلی و نیروی محرکهی رشد و توسعهی جامعه در ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. از اینروست که در دین پیامبر خاتم(ص)،که اساس و مبنای آن توصیه اکید و مکرّر به خردورزی و کسب نور بصیرت به منظوررفع و اصلاح زوایایی از زندگی است که دارای اشتباه و کژتابی میباشند، اولین کلمه و نخستین فرمان الهی در قرآن کریم امر به خواندن( سورهی علق، آیه 1، 3و 4) است. جایگاه یاد دادنِ خواندن و نوشتن در نظام تربیت اسلامی آنچنان مهم بود که پیامبر مکرّم(ص) این امر را بهای آزادی اسیران جنگ بدر تعیین فرمودند. در راستای این آرمان حیاتبخش،آن حضرت برای گسترش احکام انسانساز اسلامی در سایر سرزمینهای قلمرو اسلامی، یاران خود را به یادگیری زبان گویشوران مناطق مختلف توصیه میفرمودند. در دین و آیینی که جست وجوی دانش، فریضه و عالم، ارجمندترین مردمان است، مسلمانی که دنبال این هدف نباشد، سرزنش میشود و متقابلا، بشارتهای فراوانی برای جویندگان دانش وجود دارد.
در عصر پیشرفت شتابندهی علم و تکنولوژی، بیتردید ایدهآلهای رشد و توسعه یک کشور، بیانگر این واقعیت است که برای رسیدن به توسعهی پایدار، باید بسیار فراتر از کسب مهارتهای سواد خواندن و نوشتن تلاش کرد تا بتوان در این مسیر پر فراز و فرود پیش رفت. با این دیدگاه عملگرایانه، دیگر آمار کسانی که موفق به دریافت مدرک سوادآموزی شدهاند، کافی،رضایتبخش و مثمرثمر نیست؛ بلکه آنچه کارسازخواهد بود، درصد آمار کسانی است که با دریافت مدرک قبولی، دریچه سواد را به زندگی خود گشودهاند و در پرتو نور اصلاحگر آن، در شرایط موجود اطراف خود تغییری سازنده و مثبت ایجاد کردهاند، وضعیت خود و خانواده را بهبود بخشیدهاند و در ورود به زندگی جمعی در راه اعتلای شرایط شغلی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی گامی نو برداشتهاند. با این توضیح، جای شک باقی نمیماند که اگر به چنین رویهای عمل نشود، رسیدن به مرزهای توسعهیافتگی در حد شعاری فریبنده و جانفرسا باقی خواهد ماند. جامعهای که به ابزار علم مفید مجهز باشد، قطعا در تمامی عرصههای سازندگی سربلند خواهد بود و پیروزمندانه پرچم پرافتخار لیاقت را بر بلندای تاریخ حیات خویش برافراشته نگه میدارد.
در ایران پیشینهی فراگیری سواد و فعالیت رسمی نهادهای دولتی در این زمینه به عصر حکومت قاجاریان بازمیگردد. دردورهی قاجار با رواج آموزش رسمی کودکان واجب التعلیم به شیوهی اروپاییان، سازمانهایی نیز با هدف سوادآموزی به بزرگسالان در ایران به فعالیت پرداختند؛ سازمان تعلیمات اکابر(1320-1315)، آموزش سالمندان(1335-1332)، آموزش بزرگسالان (1343-1335)، کمیته ملّی پیکار جهانی با بیسوادی(1355-1343)، جهاد ملّی سوادآموزی(1357-1355) و نهضت سوادآموزی(1358 تا کنون).
در ۷ دی ۱۳۵۸ سازمان نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمینی(ره)، به منظور آموزش خواندن و نوشتن به بزرگسالان و نیز کودکانی که به مدرسه دسترسی ندارند (مناطق محروم)، تشکیل شد. رهبر کبیر انقلاب اسلامی(ره) در پیام خود به ضرورت فراگیری سواد برای همهی آحاد جامعه و دلایل آن اشاره کردند:
" بسم الله الرحمن الرحیم
ن و القلم و ما یسطرون
ملّت شریف ایران میدانید که دررژیم گذشته آنچه بر ملّت مبارز ایران سایه افکنده بود، علاوه بر دیکتاتوری و ظلم، تبلیغات بیمحتوا و هیچ را همه چیز جلوه دادن بود. ملّتی که در همه ابعاد از حوایج اولیه محروم بود وانمود میشد که در اوج ترقی است. از جمله حوایج اولیه برای هر ملّت در ردیف بهداشت و مسکن بلکه مهمتر از آنها، آموزش برای همگان است. معالاسف کشور ما وارث ملّتی است که از این نعمت بزرگ در رژیم سابق محروم و اکثر افراد کشور ما از نوشتن و خواندن بر خوردار نیستند چه رسد به آموزش عالی. مایه بس خجلت است که در کشوری که مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی میکند که طلب علم را فریضه دانستهاست، از نوشتن و خواندن محروم باشد. ما باید در برنامه درازمدت، فرهنگ وابسته کشورمان را به فرهنگ مستقل و خودکفا تبدیل کنیم و اکنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشریفات خسته کننده برای مبارزه با بیسوادی به طور ضربتی و بسیج عمومی قیام کنیم تا انشاءالله در آینده نزدیک هر کس نوشتن و خواندن ابتدایی را آموخته باشد ... تعلیم و تعلم عبادتی است که خداوند تبارک و تعالی ما را بر آن دعوت فرموده است " . دقت در محتوای پیام امام(ره) دو محور اصلی در اهداففعالیتهای این سازمان را بیان میکند: هدف کوتاه مدت( آموزش خواندن و نوشتن به افراد محروم از نعمت ارزشمند سواد) و دیگری هدف بلند مدت( ارتقاء آگاهی و دانش بروز و کاربردی بزرگسالان نوسواد در زمینههای مختلف و تبدیل فرهنگ وابسته کشور به فرهنگ مستقل و خودکفا).
این سازمان در سه سال ابتدایی تأسیس به صورت شورایی و سپس در قالب سازمانی دولتی فعالیت نموده است. سازمان نهضت سواد آموزی با اجرای طرحهای مختلف از جمله طرح « بسیج سواد آموزی » توانست هدف کوتاه مدّت فرمان تاریخی امام (ره) را در طی دورهای حدودا 25 ساله، ربع قرن گذشته، محقق نماید و میزان رشد با سوادی جمعیت کشور را در جمعیت ۶ ساله و بالاتر را از ۴۷٫۵ % در سال ۱۳۵۵و ۸۵ %در سال ۱۳۸۰ افزایش دهد و از سوی دیگر در جهت نیل به اهداف بلندمدت و آغاز اجرا برنامه آموزشهای توسعه (آموزشهای پس از فراگیری سواد)، اکنون در صد قابل توجهی از افراد بزرگسال جامعه در گروه سنی زیر ۴۵ سال (گروه مولد جامعه) با سواد شدهاند. این گروه از آموزشها در ابعاد مختلف فرهنگی، مذهبی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی با هدف « کاربردی کردن سواد و برنامههای پس از سوادآموزی، اطلاع رسانی و آگاهسازی به همراه آموزش حرفهای درآمدزا مرحله اجرا را با موفقیت سپری کرده است و همچنان با مدنظر قرار دادن اهداف، به عملکرد ارزشمند خود ادامه میدهد.
سازمان ملل متحد در دهه دوم قرن 21 میلادی در مفهوم سواد تغییر ایجاد کرد. در این تعریف ماهیت سواد کاملا تغییر یافت؛ زیرا از سطح توانایی خواندن و نوشتن فراتر رفت و به مهارتهایی اشاره شد که تسلط بر آنها و توانایی کاربردشان، مصداق باسواد بودن میباشد. این مهارتها عبارت بودند از: سواد عاطفی، ارتباطی، مالی، رسانهای، تربیتی، رایانهای، سلامتی – بهداشتی، نژادی- قومی، بومشناختی، تحلیلی، انرژی و علمی(علاوه بر سواد دانشگاهی، توانایی بحث یا حل و فصل مسائل با راهکارهای علمی و عقلانی مناسب ). از آنجا که باسواد بودن به یادگیری این مهارتها وابسته شد، تغییر رویهی سیستم آموزشی کشورها متناسب با این مهارتها بدیهی بود. در آخرین و تازهترین تعریف یونسکو از مقولهی سواد، باسواد کسی است که بتواند از خواندهها و دانستههای خود تغییری در زندگی خود ایجاد کند.
دکتر کاترینا پاپویچ، دبیرکل IUCAE (انجمن بینالمللی آموزش بزرگسالان) و استاد تمام دانشگاه بلگراد، از اهمیت تلاش برای مبارزه با بیسوادی سخن میگوید: " سواد کلید ورود ما به دنیاست و باعث شناخت بهتر ما از زندگی و جامعه میشود. پائولو فریره، یکی از برجستهترین پژوهشگران در زمینه سوادآموزی و تغییرات آن در طول زمان، براین باور است که سواد به معنای توانایی خواندن یک کلمه نیست بلکه به معنای «توانایی درک» دنیاست. سوادآموزی حق هر انسان است و درهای زیادی را به سمت دانش و درک زندگی به روی انسان باز میکند و همه انسانها باید از این حق برخوردار شوند. افراد باسواد نسبت به حقوق انسانی خود آگاهتر هستند و فرصت مطالعه و یادگیری دارند و زمینه را برای توسعه کشور فراهم میکنند. در مورد تغییر تعریف سواد میتوان گفت در سالهای گذشته سواد، توانایی خواندن و نوشتن بود ولی امروزه به سواد در دنیای دیجیتال هم اشاره میشود؛ به این معنا که افراد باید آگاهیهای لازم برای کار در فضای مجازی را داشته باشند. با توجه به توسعه استفاده از فضای مجازی در دنیا، بیسوادی در فضای مجازی تأثیر بسیار مخربی روی انسانها دارد و به همین دلیل توصیه میشود این آگاهی از سوی افراد حاصل شود. مطالعات نشان داده است در دنیای مدرن ما سواد سیاسی، سواد مالی، سواد فنی، سواد تکنولوژی و سواد زندگی شهری داریم و تمام این سوادها برای اینکه زندگی موفقی در جوامع شهری امروز دنیا داشته باشیم، بسیار ضروری است.
افراد بیسواد توانایی لازم برای انجام کارهای مهم را ندارند و اغلب آنها در کارهای سطح پایین مشغول هستند. آنها آگاهی لازم برای درخواستهای انسانی و منطقی را ندارند و حتی اگر به طریقی آگاه شوند باز هم برای احقاق حقشان تلاش نمیکنند. بنابراین در کشوری که سهم زیادی از افراد بیسواد هستند، هم اقتصاد فرصت رشد ندارد و هم ساختار سیاسی، قدرتطلب و بیتوجه به خواستههای مردم است و این یعنی عقب ماندن سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مردم و کشور از روند رشد" .
گردآوری: بیگلری
منابع:
گزارش